فکرمیکنیم عذاب الهی فقط توداستانها برای مردم هزاران سال پیش بوده. غرق دربی خیالی شدیم ، درک نمی کنیم خیلی از بدبختی های مابه خاطرعذابی است که خدابرمانازل کرده. خیلی که کاردبه استخوان برسه ، اشکی می ریزیم وبه قول قرآن مانندخالص ترین موحدان از خدامی خواهیم که ماراازتوفان نجات دهد ، ولی همینکه به ساحل آرامش برسیم ، گناه روازسرمی گیریم. آخه چرا ؟

بی همسری یاهمسربدداشتن ، عذاب خدادرهمین دنیااست. شخصی که خداموردی روبراش بفرسته واون شخص به اون مورددست ردبزنه ،خدادرهمین دنیااین گونه عذابش میکنه.یعنی تاسال هاازدواجشوعقب میندازه ،بعدهم که ازدواجش سرمیگیره ،یه همسر زشت روانی نصیبش میکنه.

کسی درخواب دیدکه طناب های گوناگونی ازریزودرشت برگردن شیطون آویزونه. ازش پرسیدایناچیه ؟ شیطون جواب داد باهرکدوم ازاینایه نفرروبه دام میندازم. پرسید اون طناب کلفته براکیه ؟ گفت برای عالم شهره پرسید طناب من کدومه ؟ گفت توطناب نمی خوای.جلوترازمن داری میدوی به جایی که میخوام ، بت نمیرسم .

بعضی دختروپسراکه طاقت نمی کنن تابه حجله برسند. کریم فرزندسبزوارودخترجعفرقلی خونه هاشون نزدیک هم تویه کوچه بودوازپشت بام بهم راه داشتند. روزی هرکدوم ازراه پله خودشون به پشت بوم میرن و قال قضیه رومیکنن.جعفرقلی وزنش میفهمندکه دخترشون دسته گل به آب داده.خلاصه کریم رووادارمیکنندتابادختره ازدواج کنه.

بعضی هاکه باآفرینش خداآشنانیستند ،میگن اصلا شیطانی وجودنداره. ازآنجاکه این گفتارخیلی احمقانه هست ، ماهم به آن نمی پردازیم. فقط همین قدربگیم که اینهاوقتی مادرشان درحجله بوده ،فقط شیطان نزدش حضورداشته.میگن نه!برن ازمادراشون بپرسن.

درحجله ، دوروح وروان واخلاق وشخصیت وفرهنگ وخانواده ووووبهم میرسند.پس عجله نشود و تنها جسم هامحورازدواج قرارنگیرند . اجازه دهیدازدواج درسایر ابعادش جلوتر رخ دهد ، آن گاه جسم هارابه ازدواج درآورید.